برای مشاهده مقالات هر پرونده روی عنوان آن کلیک نمایید
|
|
نتيجه جستجو براي يافتن کليد واژه : سانسور |
|
پیام آخر کانون نویسندگان ایران/ کاری نکنید که ممیزان ریشههامان را بخشکانند
|
گفتید این خمار و آن ویران، این شکسته آن بسته، این آدمهای چسب و بست خورده کیانند که آمدهاند تا ما را هدایت کنند. میگوییم ما این بودیم، مایه و پایۀ آنچه مانده است از پس آن همه تندباد بیش و کم همینها بود که دیدید: چندین شکسته و چند آباد، و همین گواه آن است که ظلمت شکستن قلم و دوست با فرهنگ چهها خواهد کرد، یعنی خود نشان میدهد که وقتی نویسنده و شاعر و محقق و مترجم رابطهاش با جامعه قطع بشود سر از کدام دکه یا کاخ در خواهد آورد. يکشنبه 8 آبان 1390 |
|
|
|
سخنرانی هوشنگ گلشیری درباره جوانمرگی در نثر معاصر فارسی
|
قدمان چند برابر دیوارهایی است که ممیزان ساختهاند
|
مساله این نیست که ممیزی بگوییم یا سانسور، میشود گفت قتل فرهنگ...داستاننویسان ما ممنوعالقلم، ممنوعالخروج و ممنوعالمطلب میشوند. سه شنبه 26 مهر 1390 |
|
|
|
نوشتن از زمستان و شب جرم شد و خواندن آلاحمد و شریعتی ممنوع
|
کلماتی از قبیل: زمستان، شب، لاله، شقایق، جنگل، گلسرخ، چریک و... کلماتی هستند جرمآفرین و گمراهکننده و علائم رمز و ارتباط گروه کثیر ناراضیان جامعه...جلال آلاحمد، صادق هدایت، بزرگ علوی، دکتر شریعتی، اعتمادزاده (بهآذین) علیاصغر صدر حاجسید جوادی، دکتر براهنی، مهندس بازرگان، درویشیان، دولتآبادی، غلامحسین ساعدی، سیاووش کسرایی، شفیعی کدکنی، اخوان ثالث، سعید سلطانپور و دهها نفر دیگر ممنوعالقلم شدند. چهارشنبه 27 مهر 1390 |
|
|
|
آزادی هنرمندان را گرفته یا خریدهاند
|
این مساله که رادیو و تلویزیون مربوط به مردم است تنها در دیار پریان مصداق دارد! ممیزی در همه جا بذر اجبار و ترس میپراکند و اجبار و ترس چون خوره اندیشه را از درون و برون میجود...کتاب، مطبوعات، فیلم، تئاتر، رادیو، تلویزیون که باید در خدمت نشر و اشاعۀ اندیشۀ سالم و فرهنگ راستین باشند، در کارگاه ممیزی رسالتشان دگرگونه و واژگونه میشود: اینجا نمک میگندد و دارو دردافزا میگردد...محروم کردن ملتی از آزادی قلم، محروم کردن او از اندیشیدن است؛ محروم کردن او از داشتن فرهنگ راستین است. چهارشنبه 4 آبان 1390 |
|
|
|
|